خَ فِ شو

یه زمانی هست که از همیشه بیشتر دوس دارم از کلمه خفه شو استفاده کنم.
اون هم به معنای واقعی و با ریز کردن چشم ها و گویش بخش به بخش. با غیظی عمیق.
همون موقع که نشستی یک ساعت و نیم با دوستت درد دل می کنی و اشک می ریزی اون وقت طرف می گه: لابد قسمت این بوده!

پ.ن: یه جمله دیگه هم هست اون هم اینه که: تقصیر خودته دیگه!

ریشه یابی خودکشی

بعضی وقتها آدم ها اونقدر درد دارن که تنها راه اینکه منفجر نشن اینه که یا تا خرخره بخورن یا بمیرن.
لعنت به این مملکت لعنتی که مردن توش راحت تره
بعد می گن چرا اینقد امار خودکشی بالاست!

گشادی

همسایه مون زنگ زده خونمون می گه الان کسی در خونه شما رو زد؟
می گیم اره
می گه کی بود؟
می گیم گدا بود چطور مگه؟
می گه خوب واسه همین زنگ زدم. پس منم نرم در رو باز کنم!!

کسی یه بغل مجانی داره واسه چند ساعت لطفاً

به یک بغل کرایه ای، متعلق به یک فرد غریبه که توضیحی هم نخواد نیاز دارم.
کارهایی که باید انجام بده: اول مقادیر زیادی تو بغلش گریه می کنم و زار می زنم بعد باید ارومم کنه و موهامو ناز کنه تا خوابم ببره.
صبح هم که از خواب بیدار بشم نمی خوام ریختشو ببینم لطفاً

انسانیت؟ واقعاً؟

دوستم با دوس پسرش گفته بود که صنعتی شریف درس می خونه و طرف فهمیده بود که یه دانشگاه غیرانتفاعی و کلاس اضافی اومده.
دوستم هم برگشته بود گفته بود قطع رابطه و دیگه زنگ نزن و از این لوس بازی ها....
پسره هم داشت نازشو می کشید که حالا مگه چی شده و من خودتو دوس دارم و....
من بهش گفتم که آدم باش و متمدنانه رفتار کن برو ازش معذرت خواهی کن
یه چیزی گفت که خیلی تو فکر رفتم
گفت: اگه می خواستم متمدن بازی و این چرندیات رو در بیارم که می شدم تو! یه نگاهی به وضع خودت بنداز. تمدن!
راس می گفت اون کجا و من کجا

سلام

ماهی کوچولوی بلاگفا هستم

www.mahi1990.blogfa.com
از بلاگفا خسته شدم
دنبال یه خونه جدید می گشتم
نمی دونم چقد می تونم اینجا موفق باشم اما خوب سعی خودم رو می کنم